نشست سه جانبه مقام های افغانستان، پاکستان و بریتانیا در نیویورک

نرم افزار های موبایل

بازی های موبایل

دانلود بر اساس مدل گوشی

android نوکیا

ريگســـــــار

تبلیغات
تبلیغات
کمی توضیح



ريگســـــــــار تماس با ما zrigsar@yahoo.com
Admin


لینک دوستان
نویسندگان
آرشیو ماهانه
تبلیغات
تبلیغات
آمار سایت

    آمار بازدید
    کل بازدید :
    افراد آنلاین :



    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

    <-PollName->

    <-PollItems->

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 5480
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 5480
    بازدید ماه : 6041
    بازدید کل : 136986
    تعداد مطالب : 3740
    تعداد نظرات : 98
    تعداد آنلاین : 1

تبلیغات

تبلیغات

نشست سه جانبه مقام های افغانستان، پاکستان و بریتانیا در نیویورک

 

تنhttp://www.infoafghan.com/images/1391/mizan/5/top.jpgش برسر گفتگوهای صلح و سیاست های متناقض از سوی افغانستان وپاکستان دیرگاهی است، که روابط سیاسی دو
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کشور را متاثر ساخته است.مذاکرات صلح با مخالفان از سوی مقام های کابل با اهداف استراتژیک تعقیب می شود. استراتژی که رویکرد چند بعدی سیاست های داخلی را با اوضاع امنیتی منطقه و ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک پاکستان در تقابل قرار داده است...

  از سوی دیگر پیچیدگی منافع دو کشور در چگونگی مبارزه با تروریزم سبب شده تا عملکرد هر دو کشور در مبارزه با تروریزم مورد پذیرش جانب مقابل قرار نگیرد.

همچنان اختلافات تاریخی و سرزمینی بر سر خط دیورند، نقطه حساس دوری دو کشور شده است. کشته شدن بیست و چهار نظامی پاکستانی در حمله هوایی ناتو در نقاط هم سرحد افغانستان و پاکستان در سال گذشته دامنه تنش را به روابط کابل – اسلام آباد نیز سرایت داد.

تلاش های ایالات متحده امریکا برای عادی سازی روابط تحت هر گونه فشار بر اسلام آباد بدون نتیجه ماند و سرانجام با عذر خواهی وزیر خارجه امریکا، یخ های تنش آرام آرام شروع به آب شدن کرد. آغاز از سر گیری روابط دیپلماتیک بین اسلام آّباد وناتو با سفر دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا به پاکستان کلید خورد.

کامرون درادامه سفرش همراه با راجا پرویز مشرف نخست وزیر پاکستان در 29 سرطان سال روان وارد کابل شد. نخست وزیران بریتانیا و پاکستان، در سفر رسمی دیپلماتیک راجع به مسائل امنیتی افغانستان و پاکستان با رئیس جمهور کرزی به تبادل نظر پرداختند .

گمان می رفت که با توجه به پیشینه تاریخی روابط بریتانیا با کابل و اسلام آباد سیاست های دو کشور به سوی اتخاذ یک رویکرد واحد در مورد مبارزه با تروریزم نزدیک شود. اما حوادث و وقایع بعدی نشان داد که این رویای دو کشور محقق نخواهد شد. واقعیت امر این است که زاویه دید هر یک از سه کشور به موضوعات امنیتی و سیاسی منطقه متفاوت و برگرفته از تجارب و استراتژی های بعضا متناقض است.

به هرحال نکته مهم این جاست که کابل یک بار دیگر در پیچ و خم دیپلماسی بر سرموضوعی قرار گرفته که ریشه بسیاری از بی ثباتی ها و بحران های موجود در کشور است. درگیر شدن در مورد سرنوشت خط دیورند، موضوعی است که بارها حکومت و رژیم های گذشته کابل را به چالش کشیده است. سوال این جاست که نشست سه جانبه می تواند دست آوردی برای انتظارات کابل داشته باشد یا خیر ؟ برای رسیدن به پاسخ ابتدا به رویکرد های سه کشور درمورد اوضاع منطقه می پردازیم.

بریتانیا :
بریتانیا به عنوان قدرت جهانی قرون هیجده و نوزده ودهه های نخست قرن بیستم، کشور هند را تحت سلطه داشت. روسیه تزاری یکی از رقبای بریتانیا با تصرف آسیای میانه تلاش داشت تا به دریای آزاد راه یابد. نزدیک شدن روسیه به هند منافع بریتانیا را تهدید می کرد.

بریتانیا با حضور نظامی در افغانستان این کشور را به عنوان منطقه حایل با حوزه نفوذ روسیه تزاری قرار داد تا هند از دسترسی روسیه دور بماند. اما حفظ افغانستان برای بریتانیا مشکلات عدیده ای را فراهم کرد. بریتانیا برای مسدود شدن راه نفوذ به هند طی معاهده دیورند سه معبر استراتژیک که زمینه عملیات نظامی و گسیل نیرو به هند را ممکن می کرد طی معاهدهء دیورند از جغرافیای افغانستان جدا و به سرزمین هند افزود.

اما کنترل مناطق قبایلی عملا برای هند بریتانیوی مشکل و حتی در برخی مواقع ناممکن می نمود. این عامل سبب شد تا بریتانیا با اتخاذ سیاست دو سطحی این مناطق را به دو بخش مناطق هموار و زراعت پیشه و مناطق کوهستانی تقسیم کند. که مناطق هموار توسط مقام های دولتی کنترل می شد ولی مناطق کوهستانی عملا خود مختار بودند. این سیاست تا زمان استقلال پاکستان در سال 1947 تعقیب شد.

پاکستان :
پاکستان پس از این که از هند جدا شد همچنان به عنوان کشور جانشین مناطق جدا شده دیورند را جزو قلمرو خود قرار داد. این موضوع همواره از سوی افغانستان به انتقاد گرفته شد. جدا شدن پاکستان از هند همواره با ترس از حمله هند و تلاش های سیاسی این کشور برای ضمیمه دوبارهء پاکستان به هند همراه بوده است.

به همین منظور اسلام آّباد در تلاش است تا افغانستان را به عنوان بخشی از قلمرو ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی برای ایجاد توازن در برابر هند با خود همراه سازد. این رویکرد موجب شده تا همواره حکومت های کابل از سوی پاکستان به گونه های مختلف تحت فشار گذاشته شود.

و ادعا بر مناطق قبایلی در برخی مواقع روابط دو کشور را تحت شعاع قرار دهد. پاکستان نیز بر اساس تجارب بریتانیا در برخورد با مناطق قبایلی عمل کرد. این مناطق به هفت منطقه قبایلی و شش ساحه سرحدی تقسیم شده است. که با اتخاذ سیاست دو سطحی مناطق هموار با قوانین حکومتی پاکستان و حضور دستگاه اجرایی دولت اداره می شود و اقتصاد این بخش با پیشه زراعت تامین می شود.

اما در ساحه سرحدی ساکنین قبیله ای آن به صورت خود مختار بوده و براساس قوانین عرفی خود عمل می کنند. و برای تامین مقاصد اقتصادی به علت کوهستانی بودن و قلت زمین به قاچاق مواد مخدر و ساخت و فروش اسلحه نیز می پردازند. تنها یک ناظر حکومتی از سوی اسلام آباد در منطقه براوضاع نظارت دارد .

و برنامه های خدماتی و انکشافی مرکز توسط ملک و افراد متنفذ محلی به مردم منتقل می شود. با اشغال افغانستان توسط شوروی، سازمان آی اس آی با حمایت های تسلیحاتی و مالی امریکا شروع به سازماندهی مناطق قبایلی برای جنگ با ارتش سرخ نمود. اما برای این کار نیاز به تقویت و ایجاد دیدگاه های ایدئولوژیک در برابر دولت کمونیستی شوروی بود که ملا امامان و عالمان دینی با حمایت های سیاسی و به دست آوردن پشتوانه های مالی از سوی آی اس آی قدرت در مناطق قبایلی را به دست گرفتند.

حال نیز باز تولید افکار ایدئولوژیک همچنان ادامه داشته و گروه های مختلفی تحت نام طالبان فعالیت می کنند. و سازمان استخباراتی آی اس آی همچنان از این گروه ها برای تحقق اهداف استراتژیک خود در افغانستان ، هند و منطقه بهره می برند. پاکستان در برهه ای از زمان با حمایت از طالبان توانست عمق استراتژیک خود درافغانستان را محقق سازد اما رویداد یازده سپتامبر 2001 و پیوند طالبان با القاعده سیاست اسلام آّباد را با چالش هایی روبرو کرد.

افغانستان : تروریزم، قاچاق مواد مخدر و وجود گروه های دهشت افکن در ورای مرزهای کشور، افغانستان را با چالش های بسیاری مواجه ساخته است. حمایت های جهانی طی ده سال گذشته، فرصت تاسیس نهادهای حکومتی، را برای افغانستان فراهم ساخت. حالا کابل و جامعه جهانی با اتخاذ دو رویکرد، انتقال مسوولیت های امنیتی از نیروهای خارجی به قوای داخلی و تعقیب گفتگوهای صلح با مخالفان مسلح تلاش دارد، زمینه های صلح و ثبات را در افغانستان را فراهم کنند. که بدون همکاری و همسویی کشورهای منطقه این امر نا ممکن و مشکل به نظر می رسد. مقام های کابل با حمایت های ایالات متحده امریکا، در پی تقسیم طالبان به دو دسته خوب و بد است.

که اگر قادر به انشعاب شبکه طالبان شود می تواند، بخشی از نیروهای طالبان را با هزینه های اندک مهار کند. با این رویکرد تا به حال به موازات تلاش های امریکا ، درپی تماس با شماری از فرماندهان و مقام های ارشد طالبان شده است. کابل برای این گزینه، ملا عبدالغنی برادر را گزینه مناسبی دانسته و مقدمات مذاکره با وی را نیز تا حدودی محقق کرد.

ملا عبدالغنی برادر فرد شماره دوم طالبان پس از ملا عمر است که بخش کلانی از جمله گروه های مسلح وابسته به قوم بلوچ را رهبری می کند. سازمان آی اس آی پاکستان با بازداشت این فرد و همچنان اعدام شماری از فرماندهان طالبان که برای مذاکره ابراز تمایل کرده بودند عملا این تاکتیک کابل را نقش بر آب ساخت.

اما شیرخان بلوچ، فرد اول این قوم، پس از زندانی شدن ملا برادر روابط خود با دولت افغانستان را بهبود بخشیده و از گفتگوهای صلح دولت نیز دفاع کرد. به نظر می رسد پاکستان تا به حال از هر گزینه ای برای ممانعت از نزدیک شدن کابل با طالبان دریغ نکرده است.

از سویی هم امریکا نیز با پشتیبانی از سیاست صلح با طالبان در پی ضعیف ساختن طالبان است. و با حمایت از انتقال مسوولیت های امنیتی به نیروهای افغان، خواهان تبدیل جنگ رودر رو ، به جنگ نیابتی با طالبان است. تحقق این دو امر از هزینه های سنگین جنگ برای امریکا خواهد کاست.

اما امریکا نیز سعی کرده تا با طالبان در تماس شود. واین موضوع جدای از هیاهوی تبلیغاتی و جوسازی ها، تا رضایت کاخ سفید، برای آزادی شماری از مقام های ارشد طالبان، از زندان گوانتانامو مبنی بر پذیرش برخی شروط امریکا پیش رفت. اما نگرانی های کابل از نتایج آن سبب شد تا هرگونه مصالحه با مخالفان صرف با رهبری دولت افغانستان ازسوی کابل مشروط شود.

تلاش کابل برای در دست گرفتن مدیریت زندان بگرام بخشی از تلاش ها برای در اختیار داشتن امتیازات مشابه، ابزار مذاکرهء امریکا، برای مذاکرات صلح با طالبان است. که از سوی حکومت افغانستان تعقیب شده است. نتیجه :
حکومت افغانستان از هرگونه مذاکره با طالبان بدون رهبری و حضور نماینده حکومت افغانستان شدیدا نگران است.

پاکستان به هیچ قیمتی حاضر نیست فضای حیاتی خود در مورد سرحدات دیورند را محدود سازد. بنابراین هرگونه ادعای افغانستان در مورد سرحدات آن طرف دیورند با حساسیت شدید پاکستان روبرو خواهد شد. خصوصا در زمانی که افغانستان یک توافق نامه استراتژیک به هدف همکاری های امنیتی و اقتصادی با هند امضا کرده است.

پاکستان با هیچ امتیازی حاضر به پذیرفتن ادعاهای کابل در مورد خط دیورند نیست. راکت باران مناطق سرحدی ولایت کنر نوعی واکنش اعتراضی به سیاست های کابل است. که ادامه آن افغانستان را در ناگزیری قرار خواهد داد که گزینه ای برای انتخاب ندارد. بریتانیا نیز براساس تجارب تاریخی خود از ادعاهای کابل در مورد دیورند حمایت نمی کند.

بنابراین نشست سه جانبه با یک بن بست سیاسی در مورد رویکردهای افغانستان درباره دیورند و انتظارات متعارض با اهداف ژئواستراتژیک اسلام آباد قرار دارد. واین یعنی این که این نشست مانند گذشته یک نمایش سیاسی است بدون کدام فرصت جدی برای افغانستان.

تداوم این سیاست از سوی کابل ممکن است که مشکلاتی را برای دو پروسه هدف یعنی انتقال مسوولیت های امنیتی و گفتگوهای صلح خصوصا پس از سال دوهزار و چهارده ایجاد کند. بنابراین افغانستان در یک چرخش تاریخی ناگزیراست که بین اولویت های موجود برای تامین ثبات و امنیت در کشور دست به انتخاب بزند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 

برچسپ ها: , ,

آخرین مطالب

ابربرچسبها

خبرنامه

با واردکردن آدرس ایمیل تان در کادر زیر آخرین کتابها را در ایمیل تان تحویل بگیرید :

لطفا اول ایمیلتان .wwwنگذارید .