تبلیغات
تبلیغات
آمار بازدید
کل بازدید :
افراد آنلاین :
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 1102
بازدید ماه : 944
بازدید کل : 340271
تعداد مطالب : 3740
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1
تبلیغات
ر یکی از روزهای رخصتی آخرهفته گذشته هنگام عبور ازپل سوخته قطار بلندی از معتادین که در سنین مختلف بودند به چشمم خورد، که در آن میان جوانان و نوجوانان بیش از همه با حالت رقت بار جلب توجه مینمود. وقتی تاثر و تاسف خود را با دیگر مسافرین در بین گذاشتم، آنان اظهار داشتند که...
متاسفانه زنان و دختران جوانی نیز هستند که آلوده به موادمخدر بوده و گاه و بیگاه در جمع آنان پیدا میشوند. ذکر این مورد بر تاثر و تاسف نگارنده افزود. این نوشته در واقع دردنامه و تحلیلی است بر این وضعیت و سرچشمه گرفته از چنان مشاهده ای دردآور!
جوامع امروزی برغم پیشرفتهای که عاید شان گردیده است، در همان حال به آفتهای متعددی دچارمیباشند. البته میزان گرفتاری به آن آفتها به تناسب وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع متفاوت میباشد. کشورهای عقب نگهداشته شده و جنگ زده بیشتر از کشورهای پیشرفته به آن آفت ها دچار میگردند.
اما در کشورهای توسعه نیافته گاه عمق و دامنه آفتها به حدی گسترده و ریشه دار است که مقابله با آن گاهی بصورت یک امر غیرممکن جلوه مینماید. افغانستان، درمیان کشورهای مبتلا به آفتهای متعدد اجتماعی وغیره شاید در ردیف نخست قرار گیرد. در بین آفتهای گوناگونی که جامعه افغانستان را بکام خود کشانیده است، اعتیاد به موادمخدر و قاچاق موادمخدردر ردیفهای اول قرار میگیرد.
این درجه بندی از سوی سازمانهای بین المللی مبارزه با موادمخدر نیز مورد تایید قرار گرفته است. هم چنین در داخل کشور نیز هر سال به تعداد معتادان کشور افزوده میشود، گرچند تاکنون آمار دقیق و قابل اطمینانی در این رابطه بیرون داده نشده است، مگر به وضوح میتوان افزایش معتادان را در جامعه و گرایش به قاچاق موادمخدر را دید.
اکنون پرسش اینست که واقعا چه چیزی باعث افزایش اعتیاد در جامعه و گرایش به کشت و قاچاق موادمخدر در کشور گردیده است؟ با آنکه در ساختار اداری و تشکیلاتی کشور، وزارتی بنام وزارت مبارزه با موادمخدر ایجاد گردیده و اداره ای نیز به همین عنوان در وزارت داخله وجود دارد، که هزینههای هنگفت مالی را به خود اختصاص میدهند، چرا تاکنون موضوع اعتیاد و کشت و قاچاق موادمخدر تحت کنترل درنیامده است؟ به نظر میرسد که تاکنون در این باره شیوه دقیق و اقدامات اساسی که متضمن رفع یا محدودیت آنها شود اتخاذ نگردیده و یا بصورت ناقص و نیمه تمام به حال خود رها گردیده اند.
در اینجا به برخی از عوامل و زمینههای که به گسترش اعتیاد در جامعه نقش عمده را دارند بصورت کوتاه اشاره میشود:
- عوارض سالهای جنگ: معمولا در کشورهای که سالها جنگ و بحران وجود داشته، اثرات منفی آن پس از ختم جنگ و پایان یافتن بحران خود را نشان میدهد.
در هنگامی که جنگ و بحران جریان دارد شاید بسیاری از مسایل و مشکلات در چنان فضایی کمرنگ جلوه نموده و تحت الشعاع قرار گیرند. اما هنگامی که تب و تاب جنگ و بحران اندکی فروکش نماید در آن زمان کاستی و عوارض جامعه پی درپی نمایان میگردد؛ موضوع اعتیاد نیز یکی از این موارد است که پس از جنگ و بحران خود را بصورت بسیار جدی تبارز میدهد.
در افغانستان مسئله اعتیاد از دیر زمان با موضوع جنگ و بحران گره خورده بود. وقتیکه در کشور به مقیاس وسیع و غیرقابل کنترل کشت و قاچاق موادمخدر رایج باشد شیوع اعتیاد نیز یک امر غیرقابل کنترل میباشد. نبود یک حاکمیت قوی و عدم تسلط قانون و فقدان فضای مناسب آموزشی و تربیتی لازم این موضوع را تشدید بخشیده است. روی همین لحاظ اعتیاد به موادمخدر یکی از پیامدهای ناگوار سالها جنگ در کشور محسوب میگردد.
- فقر و بیکاری و خشکسالی: کارشناسان امور اجتماعی یکی از عوامل اعتیاد را فقر و بیکاری بر میشمارند. به معنای دیگر میان فقر و بیکاری و گسترش اعتیاد در جامعه یک رابطه قوی و مستقیمی وجود دارد که بحث و بسط آن از لحاظ جامعه شناختی و روانشناختی از ظرفیت این مقاله بیرون است.
در کشور ما به دلیل سالها جنگ، فقر و بیکاری بصورت یک پدیده عام و دوامدار درآمده است که مصائب بزرگی را برجامعه تحمیل نموده است. پدیده فقر و بیکاری موجب گردیده است که روی آوردن به اعتیاد بعنوان یک عامل تسکین دهنده و سرگرم کننده موقتی و انحرافی تلقی شود. در کنار نابسامانی های اجتماعی و سیاسی، عامل دیگری که موجب گردیده روی آوردن به موادمخدر مورد توجه قرارگیرد خشکسالیهای پیاپی میباشد. خشکسالیهای متوالی موجب گردیده است که کشاورزان ما نتوانند به کشت و زرع غله جات اساسی جامعه بپردازند، لذا برای تامین معیشت و گریز از تنگناهای زندگی به کشت تریاک رویآوردند.
درآمد و مفاد سرشار حاصل از آن سبب گردید که کشاورزان بیشتری به آن روی آورند. باندهای مافیایی قاچاق موادمخدر نیز در این امر دخالت عمده داشته اند. بنابراین فقر و بیکاری و خشکسالیهای متوالی از عوامل مهم دیگر ترویج کشت و اعتیاد به موادمخدر در کشور به شمار میآید.
- پایین بودن سطح آگاهی جامعه: رشد یا عقب ماندگی جامعه خصوصا از لحاظ آگاهی و درک مسایل زیست جمعی نقش عمده ای در سلامتی و موفقیت جامعه دارد. یکی از زمینه ها و عوامل عمدهای که جامعه ما را به بیماریهای گوناگون مبتلا ساخته و سلامتی را از او سلب نموده است، اینست که سطح آگاهی جامعه بسیار نازل میباشد. این موضوع سبب گردیده که نه تنها در عرصههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با عقب ماندگی مفرطی مواجه شویم، بلکه بیماریهای اجتماعی چون اعتیاد و ارتزاق از کشت و قاچاق موادمخدر بصورت گسترده در جامعه ترویج گردیده و نسبت به آن هیچ گونه قباحتی و پلشتی تصور نگردد؛ حتی از نوعی مقبولیت اجتماعی نیز برخوردار گردد.
همین طور عدم آگاهی موجب میشود که خانواده ها از تربیت درست فرزندان خویش و برخورد شایسته با جوانان عاجز آمده و اینها همه در مجموع زمینه گرایش به اعتیاد را درمیان نوجوانان و جوانان فراهم سازد. پایین بودن سطح آگاهی جامعه سبب کاستیها و اتخاذ روشهای نادرست تربیتی در خانوادهها گردیده و قطعا اگر مراکز آموزشی هم در این رابطه وجود داشته باشد قادر نخواهند شد که نسل امروزی را در برابر چنین تهدیدهای مصئونیت بخشند.
- ناتوانی و ضعف حکومت: متاسفانه یکی از عوامل بسیار مهمی که موجب گردیده مسئله اعتیاد در کشور روز به روز گسترش یابد ناتوانی و ضعف حکومت در مقابله با این آفت خطرناک میباشد. این ناتوانی از چند جهت قابل بررسی است: اول اینکه حکومت با آنکه یک وزارت خانه را بنام مبارزه باموادمخدر ایجاد نموده و بودجه گزافی را جذب ساخته است و یا ریاستی که در این رابطه در وزارت داخله وجود دارد، اما عملا تاکنون هیچگونه موفقیتی در این رابطه نداشته است. وزارت خانههای مذکور قادر نگردیده اند که مراکز ترک اعتیاد مناسب را حتی در کابل بوجودآورد و یا اقداماتی پیشگیرانه ای را صورت دهد.
دوم آنکه به دلیل عدم شناخت و تحلیل درست از وضعیت اعتیاد در کشور، فاقد طرح و برنامه برای مقابله با اعتیاد میباشند. سوم اینکه بنا به اظهار نظرهای برخی صاحب نظران بسیاری از مقامات حکومتی در رده های بالا و پایین در امر مواد مخدر به شکلهای مختلف نقش دارند، لذا اگر نیتی هم در دستگاه حکومتی برای مقابله با موادمخدر وجود داشته باشد توسط چنین افرادی خنثی میگردد. چهارم همانگونه حکومت در بسیاری از برنامهها و سیاستهای خود جدی و قاطع نمیباشد ، در این بخش هم از جدیت برخوردار نیست.
مماشات و رعایت مصلحتهای خاص موجب گردیده که همه ادعاهای کذایی هم چنان فقط در سطح ادعا باقی بماند و بدان عمل نشود.
بطور مثال حکومت تاکنون با وجود صرف هزینههای گزاف در مقابله با موادمخدر نتوانسته است که رضایت و اطمینان دهاقین را در مورد کشت بدیل موادمخدر بدست آورد. یا در امر نابودی مزارع کشت خشخاش فقط با بکارگیری چند عسکر فقط بصورت سمبلیک انجام میشود. بعدخارجی آفت موادمخدر: این امر پوشیده نیست که کشت و گسترش موادمخدر تنها یک پدیده داخلی نبوده ، بلکه یک پدیده جهانی میباشد.
به معنی دیگر سرمنشاء تشویق و ترغیب به کشت خشخاش و دامن زدن به آفت اعتیاد اگر زمینههای داخلی دارد ، از بیرون مرزها و حتی از درون دستگاههای قدرتهای بین المللی نیز مورد حمایت قرار میگیرد. باندهای مافیایی بین المللی بصورت یک روش سازماندهی شده و منظم حتی با برخورداری از حمایتهای گروههای فشار در داخل حکومتها، این موضوع را تعقیب مینمایند. هم چنین حکومت افغانستان نیز در جلب جهان و دریافت کمکهای لازم و اساسی برای تحقق مبارزه با موادمخدر ناتوان بوده است. بنابر این با درنظرداشت فاکتورهای فوق برای مقابله با اعتیاد در جامعه یک اقدام همه جانبه و بعنوان یک موضوع ملی صورت گیرد. اگر موضوع در گستره و تلقی یک ضرورت ملی مورد توجه قرار گیرد میتوان در مقابله با آن پیامدهایی مثبتی را متصور شد.
نظرات شما عزیزان: