زن در پرتو اسلام

نرم افزار های موبایل

بازی های موبایل

دانلود بر اساس مدل گوشی

android نوکیا

ريگســـــــار

تبلیغات
تبلیغات
کمی توضیح



ريگســـــــــار تماس با ما zrigsar@yahoo.com
Admin


لینک دوستان
نویسندگان
آرشیو ماهانه
تبلیغات
تبلیغات
آمار سایت

    آمار بازدید
    کل بازدید :
    افراد آنلاین :



    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

    <-PollName->

    <-PollItems->

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 1242
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 1242
    بازدید ماه : 1803
    بازدید کل : 132748
    تعداد مطالب : 3740
    تعداد نظرات : 98
    تعداد آنلاین : 1

تبلیغات

تبلیغات

زن در پرتو اسلام

 

حقوق به اصطلاح بشر توانسته اکثر دختر جوانان و یا زنان شهر ها و خصوصاً زنان شهرهای بزرگ را از خانه های شان بیرون ساخته به بهانه ی کار و ماموریت، با مردان بیگانه در یک اداره به کار انداخته است .

زمانیکه خداوند متعال به ملایک مسکون در روی زمین فرمودند که "بدون شک من در روی زمین خلیفه –جانشین- می آفرینم" تمام آنها با یک زبان اعتراض کردندد که "آیا کسی را در آنجا (در روی زمین بحیث جانشین) تعیین میکنی که در آنجا فساد کند و خون بریزاند؛ در حالیکه ما تورا به پاکی یاد میکنیم؟" بلی، فکر میکنیم شرایط کنونی کشور مصداق اعتراض ملایک میباشد. زیرا هر روز حد اقل چند نفر بدون برملاشدن سبب به قتل میرسد؛ بعضی ها به نام این و نام در صدد فاسد ساختن جامعه میباشد و یک گروه هم شب و روز خویش را صرف دین خداوند متعال نموده در صدد اصلاح مفسدین میباشد. در کشور ما همیش سخن از زیر پا شدن حقوق زن زده میشود و در این مورد دو گروه ذیل سر بلند نموده نظریات خویش را به میان میگذارند:

1- در گروه اول کسانی قرار دارند که زن را کاملاً یک موجود مربوط به خانه دانسته و مخالف تعلیم، کار و ماموریت آنها میباشند. اشخاص شامل این گروه در صدد آن میشوند که به نظریات و پیشنهادات خویش دلیلی از کلام ربانی (قرآن عظیم الشأن) و سنت حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) بیاورند. چندی پیش نیز شورای علماء یک مصوبه ی چند ماده ی را تصویت نموده به مقام محترم ریاست جمهوری کشور فرستادند که یکی از این ماده ها منع کار نمودن زنان با مردان بود.

2 - در این گروه اکثراً انسانهای آزاد ، سکولار (مفکوره ی دین جدا دولت جدا) و غرب نما قرار دارند و آنها خواهان تحصیل، کار و ماموریت زنان میباشند. به نظر آنها حقوق زن و مرد مساوی است و باید هر حقی که به مردها داده میشود و یا هر کاری را که مردها انجام میدهند زنان نیز از آن حق مستفید شوند و یا آنرا انجام دهند. همچو اشخاص بخاطر تطبیق مفکوره ی شان، برنامه های زیادی را زیر نام "حقوق بشر" و "حقوق زن" به راه انداخته اند. آنطوریکه مشاهده میکنیم تا جایی مؤفق هم شده اند. زیرا آنها توانسته اند اکثر دختر جوانان و یا زنان شهر ها و خصوصاً زنان شهرهای بزرگ را از خانه های شان بیرون ساخته به بهانه ی کار و ماموریت، با مردان بیگانه در یک اداره به کار انداخته اند.

از اینکه کشور ما یک کشور اسلامی و ما نیز شکر الحمدلله مسلمان هستیم لذا موضوع را باید از نظر اسلام مورد بحث قرار دهیم. اگر یکبار نگاه عاقلانه به قرآن کریم نماییم خواهیم دریافت که احکام عمومی عقیده وی، عبادتی و تربیوی هم مربوط زن میشود و هم مربوط مرد؛ اسلام در این راستا کدام فرقی میان مر د و زن نگذاشته است. بطور مثال: پروردگار عالمیان در قرآن شریف میفرماید که "نماز را پربا دارید؛ زکات بدهید؛ جهاد کنید؛ بگو (ای محمد صلی الله علیه و سلم) آیا کسیکه میداند (عالم است) و کسیکه نمیداند (جاهل و نادان است) باهم برابرند؟. موارد بالا و امثال آنها تماماً بیانگر آنست که اسلام در بسیاری موارد عین حق را به زن و مرد داده است. یعنی نماز صبح بالای مرد هم فرض است وبالای زن هم؛ مرد هم از مال خویش از چهل حصه یک حصه زکات میدهد زن هم. فقط در بعضی موارد به زنان رخصت داده شده است در حالیکه به مردان همچو یک رخصت داده ندشده است. مثلاً زنان در حالات و زمان مخصوص مجبور نیستند که نماز را ادا کنند. بناءً میتوان گفت که خداوند لایزال به هر موجود خویش نظر به توان و قدرت وی مسؤولیت و حق داده است. مثلاً مرد مجبور است که نفقه ی فامیلش را آماده سازد اما زن در صورت موجودیت و صحت شوهرش همچو یک مجبوریت ندارد. لذا این بدان معنا نیست که خدا نخواسته اسلام بالای مردان ظلم کرده باشد؛ بل نظر به توانایی و خصوصیت فیزیکی و روحی آنها برایشان مسؤولیت داده است. بطور مثال از نگاه اسلام یک مرد میتواند در صورت ضرورت تا چهار خانم داشته باشد؛ اما یک زن به هیچ صورت نمیتواند بیشتر از یک شوهر داشته باشد.

کسانیکه ادعای مساوی بودن حقوق زن و مرد را میکنند در یک نقطه اشتباه میکنند و آن اینکه مساوی بودن حقوق و یکنواخت بودن آن از هم فرق دارد. مساوی بودن به معنی، به قدر توانایی و ظرفیت مسؤولیت داشتن را گویند؛ یکنواخت بودن ، دارای عین حق بودن را گویند. یعنی زن و مرد حقوق مساوی دارند اما حقوق یکنواخت (دارای عین حق نیستند) ندارند. مثلاً نفقه ی فامیل مربوط مرد میشود نه مربوط زن؛ در مقابل وظیفه ی مقدس مادری مربوط زن میباشد.

در این قسمت موضوع میخواهم چند مثالی از زندگی پر برکت و پرفیض حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) بدهم: در زمان پیامبر بزرگ، زنان عرب با مردان خویش در یک مزرعه کار نموده به آنها یاری میرساندند، به مساجد رفته نماز ادا میکردند، به خطبه گوش فرا میدادند، نزد حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) رفته درس میگرفتند و سوالات خویش را میپرسند. بعد از رحلت پیامبر بزرگ، در زمان خلیفه ی دوم حضرت عمر (رضی الله عنه) زمانیکه وی در منیر مسجد وعظ مینمود اشتباه نمود، از جمله سامعین موجود یک زن سر بلند نموده اعتراض نمود که بعداً حضرت عمر سخن وی را پذیرفته به اشتباه خویش پی برد. در زمان حضرت علی (کرم الله وجهه) مادر مؤمنان و خانم حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) بالای شتر سوار شده در جنگ جمل اشتراک نمود.... از تمام مثالهای بالا چنین فهمیده میشود که زنان در بسیار عرصه های زندگی با مردان در یک صف قرار گرفته از خود فدا کاری نشان داده اند. زیرا زن نقش به سزایی را بازی میکند بالای شخصیت و زنده گی مرد. یک ضرب المثل است میگویند که "همین زن است که مرد را مرد و یا نامرد میسازد"

حال برمیگردیم به تحلیل موضوع : در بالا اگر دقت نموده باشید دو روش مروج مردان افغانستان را به حضور تان پیشکش نمودم فقط هر دو گروه انسانها بعضی اشتباهات دارند که باید اصلاح شود- طبعاً که به نطر من- مثلاً هر گاه کسی بدون قیدو شرط بگوید که زنان باید به مکاتب و دانشگاه ها نروند و در بیرون از خانه کار نکنند؛ زیرا ازنگاه اسلام جایز نمی باشد. همچو اشخاص برعلاوه ی آنکه مرتکب اشتباه بزرگی میشوند؛ مفکوره ی آنها از نگاه زندگی اجتماعی نیز چندان درست نمیباشد. در قدم نخست به موضوع از دیدگاه اسلام نگاهی می اندازیم؛ از نگاه اسلام زن میتواند تحصیل و کار کند – در این باره حدیث وجود دارد (اگر در چین هم باشد علم را طلب کنید)اما به شرط مراعت نمودن قوانین اسلامی. یعنی یک دختر جوان با مراعت نمودن حجاب اسلامی میتواند تحصیل کند و در قسمت ساختار و باز سازی کشور خویش کار کند.
مشکل اجتماعی اینست که اگر زن دارای تحصیل نباشد د ر عصر علم و دانش نمیتواند به اولاد خویش یاری کند و یا به موضوع از بعد خدمات اجتماعی بنگریم میتوان گفت که ما باید حفاظ، آموزگاران، داکتران، حقوقدانان، پولیسان از طبقه ی إناث داشته باشیم. زیرا در صورت عدم آنها زنان با مشکلات مواجه خواهند شد. مثلاً اگر داکتر زن وجود نداشت، انسان –حتی کسانیکه مخالف تحصیل زنان هستند- مجبور میشود که خانم و یا همشیره ی خویش را به نزد داکتر مرد ببرد که همچو یک کار را نه اسلام چندان جواز میدهد و نه وجدان انسان؛ همچنان اگر پولیس از طبقه ی إناث موجود نباشد در صورت ضرورت پولیس مرد زنان را تلاشی خواهند نمود.

طبقه ی دوم که تقریباً تمام کار زنان را جواز دانسته از آن پشتبانی میکنند نیز اشتباه بزرگی میکنند. چونکه کار کردن یک زن با یک مرد بیگانه در یک فضاء در صورت رعایت ننمودن حجاب و قوانین اسلامی خواه نخواه سبب فساد اخلاقی میشود. آنها با انجام دادن و تشویق همچو کار ها سبب منحرف شدن تعداد زیادی از جوانان میگردند. آنها نباید بدون داشتن معلومات دینی، در این باره حرف بزنند. زیرا آنها مساوی بودن حقوق زن را به زبان می آورند اما د رعمل خواهان یکنواخت و یکسان بودن این حقوق میشوند.

پس چی باید کرد؟ نه افراط گرا باشیم و نه تفریطی میبان هردو را دریابیم. زیرا ما امت وسط هستیم. اما هردو نظر و روش بالا بعضی اشتباهات دارد. یعنی یکی آن کاملاً افراط و دیگر آن تفریط میکند. ما باید در بین هردو قرار گیریم. شخصاً من مخالف تحصیل و کار نمودن زن نیستیم اما به شرط مراعت نمودن قوانین و احکام اسلامی. به نظر من زن با داشتن حجاب اسلامی در اماکن جداگانه رفته تحصیل و ماموریت کرده میتواند. تکرار میکنم که قوانین اسلامی در نظر گرفته شود. اگر همچو یک امکان نباشد طبعاً که زن نباید از خانه اش بیرون شود. کسانیکه مخالف تحصیل و کار زنان اند ملامت نیستند. زیرا شرایط کنونی کشور هر روز دارد میرود به سوی خرابی. طبعاً زمانیکه آنها همچو یک وضعیت را میبینند ممانعت میکنند. خصوصاً آنعده دختر جوانانیکه در دفاتر دولتی خارجی کار میکنند، اکثراً لباسی را برتن میکنند که هیچ ربطی با لباس کار ندارد. یعنی یک لباس تنگ و چسپی را برتن نموده و با هفت رقم آرایش خود- دیده گی هم فکر میکند که این بانو دارد به سوی کدام محفل میرود- راهی وظیفه اش میشود که همچو یک عمل از اینکه دقت دیگران را جلب میکند از نگاه اسلام جایز نمیباشد.

در قسمت سفر نمودن زن باید گفت که: مصوبه ی شورای علماء کشور تا حدی بجا میباشد. ماده ی سفر زنان را میتوان دوباره تجدید نظر نمود. در شرایط کنونی یکی از جمله سبب های بد اخلاقی سفر نمودن زن به تنهایی خویش میباشد. چونکه یک دختر جوان با یک پسر نا محرم میتواند به موتر نشسته سفر کند و کسی هم جویای احوال آنها نمیگردد. همین است که امروز در شهرهای بزرگ پسران و دختران میتوانند بدون داشتند کدام سند رسمی – سندیکه محرم بودن یگدیگر شانرا نشان دهد- در اتاق های مخصوص بعضی رستوارنت ها رفته غذا بخورند، قهوه بنوشند ....

خلاصه اینکه در قسمت تحصیل، کار و سفر زن نباید تصمیم یک طرفه گرفته حکل داد. بُعد دینی، اجتماعی و اخلاقی موضوع را نیز فکر نموده بعد باید قرار دهیم. نباید بگوییم که زنان بخاطر در خانه نشستن آفریده شده اند و باید که در خانه بیشینند- اگر فساد اخلاقی و احتمال خطر عرض و ناموس نباشد میتواند جهت رفع مشکلات خویش بیرون برود- و نباید هم چنین بگوییم: حقوق زنان با مردان مساوی بوده و آنها نیز هر کاری را که دل شان بخواهد انجام داده میتوانند. این نوع یک نظریه مغایر قوانین اسلامی بوده و میباشد.
به امید اینکه مادران و خواهران ما فریب بیگانگان و دشمنان را نخورند....

سید مبین "هاشمی"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 

آخرین مطالب

ابربرچسبها

خبرنامه

با واردکردن آدرس ایمیل تان در کادر زیر آخرین کتابها را در ایمیل تان تحویل بگیرید :

لطفا اول ایمیلتان .wwwنگذارید .